انسان در زندگی تکراری خود، ناخواسته و گاهی ناآگاه در زمان حال به سر میبرد. او اندکی نگران و پریشان از نیک و بدِ سرنوشتِ آینده خویش است بنابراین تلاش میکند تا برای داشتن زندگی بهتر، برنامهریزی خردمندانه داشته باشد.
گاهی نیز به روزگارِ گذشته نیاکان خویش، با تمامِ فراز و فروهایی که پشت سرگذاشته میاندیشد و بیگمان بایستی از رویدادهایی که در روزگارانِ گذشتهاش تجربه شده، درس بهزیستی بگیرد. برای بسیاری از رویدادهای سرنوشتساز در تاریخ گذشته، برخود بالیده، افتخار میکند، و بر آن است تا راه سازنده و بهتری را بر گزیند. و گاهی نیز از برخی رویدادهای ناگوارو رنجآور در زندگی نیاکان خود، با افسردگی درس عبرت میآموزد و چنانچه دانا و خردمند باشد، تجربة تلخ زندگی گذشتگان را از آن پس تکرار نخواهد کرد.
از یکسو تاریخ اندیشهها، به تاریخ زندگی هر اجتماعی بستگی و هماهنگی دارد زیرا اگر جامعه و انسان در کار نباشد، اندیشه آدمی نیز جایگاه و مفهومی نخواهد داشت و از سوی دیگر انديشه، فلسفه و حکمت نیز ابزاری برای شناخت بهتر جهان و فرآیند زندگی انسان است، شناخت نیز ممکن و میسر نخواهد بود جز در محدودة زمان و مکان و در گذر رندگی انسان که تاریخ اجتماعی اوست. هرچند از فلسفه میتوان برای شناختِ رویدادهای زندگی انسان بهره گرفت ولی همان فلسفه، برای خود تاریخ و فرآیندی دارد که عبارت از سیر تکامل اندیشهها و باورهای نیاکان است که در گذشته زندگی میکردهاند.
………………………….
فهرست:
سرآغاز
گزیده و چکیده پیشگفتارها
پیشگفتار
زرتشت
زرتشت کيست؟
زندگی زرتشت
زرتشت از نگاه اندیشمندان
نام زرتشت
زادگاه زرتشت
نظری درباره این کتاب دارید ؟