درآمد
فریدریش نیچه خود را «فیلسوف آینده» میدانست و «برخلاف زمانه» می اندیشید او نه برده زمانه ، مدرنیته و دموکراسی شد و نه تسلیم گذشته و سنت و کهنه پرستی و به عنوان پزشک تمدن تشخیص داد که پرستیدن دیروز با امروز نشانه symptome بیماری است، زیرا بر این باور بود که زمان غروب بتان (1888) فرا رسیده است وآدمی می تواند سرنوشت خود را به دست گیرد و ایدئولوژی های منکر حیات وآزادی را کنار زند.
در دوران جوانی، برای من نیچه رادمردی بود که به زندگی آری میگفت اما انسان را به زیر و رو کردن باورهای موجود و نقد ارزش های حاکم دعوت می کرد تا از این راه بتواند بر روزگار و تقدیر خود مسلط شود و به وجود خویش شکوفایی بخشد. امروز آن نیچه سرکش، هوشیار و آزاده از ذهن و دلم پاک نشده است، ولی با گذشت سالها و همدمی بیشتر با اندیشه او، درک بهتری از شخصیت و عقایدش دارم. آری، شناختن اندیشمندان، آفرینشگران و آثارشان، نه تنها کار و زمان می برد بلکه تجربه و خبرگی می طلبد و به قول ناصرخسرو و حکیم سنایی:
سال ها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن
نظری درباره این کتاب دارید ؟