[wpview type=”all”]
فرهنگ دیرپای ایرانی که از عدل و انسانیت الهام میگرفت از آغاز، زیربنای راه و روش انسان نجیب و هوشمند ایرانی گردید. با تأسیس دولت ماد، ایدهآل تازهای که گرایش به مدارا و اجتناب از خشونت بود در شرق به وجود آمد.
یگانگی و همدلی اقوام مختلف ایرانی سرانجام به بنیاد نخستین حکومت منظم هخامنشی و صدور اولین منشور حقوق بشر توسط کورش در سال 539 پیش از میلاد انجامید و به عنوان یک سند افتخارآمیز به جهانیان تقدیم شد. اندیشه نیک، گفتارنیک و کردار نیک، از رود سیحون در شرق تا خلیجفارس در جنوب و رود نیل، رهنمون ملل مختلف گشت و سرزمین ایران که در میان شرق و غرب قرار گرفته بود به مرکز بزرگ ارتباطی بین اقوام گوناگون تبدیل شد و سبب رونق دادوستد بازرگانی و پیشرفت فرهنگ و تمدن گردید. برگزاری جشن نوروزی و آیینهای ملی در تخت جمشید و تیسفون ذوق سرشار ایرانی را به دوردستها برد. سرودهای آن، همچو ابر بهاری با عبور از مرزها، در سرزمینهای دیگر ملل جاری شد و سنتهای زیبا و قشنگ آن که حکایت از پیوند دلها داشت در بین ملل رواج یافت. خشونت به سایه رفت و صلح برقرار گردید و اخلاق خوب ایرانی نمادی برای سایر ملتها شد. نوروز دشت و دمن را با گلهای سرخ یاقوتی، لالهها، نرگسهای شهلا و یاسهای زیبا، سرسبزیها را با دنیایی از عطر برگهای رنگین خود دلانگیز میکند و امید و شادی را در قلب مردم بوجود میآورد.
و دهقان نیکو نهاد که شبهای بلند زمستان سرد و یخبندان را با قصههای پرشکوه شاهنامه فردوسی که سینه به سینه از نسلی به نسل او انتقال یافته پشت سر میگذارد و به سوی زمین که با او پیوندی ابدی و ناگسستنی دارد و هرگز تاب تحمل دوریاش را ندارد. میرود تا آن را بکاود و بذر نان را در آن بیفشاند.
نظری درباره این کتاب دارید ؟